تو بمان با من تنها تو بمان...

ساخت وبلاگ
نمی دونستم چه رشته ای برم و کجا هیچکس راهنماییم نکرد به طور خیلی اتفاقی تو رشته ای که به روحیاتم نمی خورد ثبت نام کردم. دوستامو دوست داشتم و شیطنت ها و رفاقتهامون باعث شد تا به امروز باهاشون در ارتباط باشم. ادامه تحصیل و یه آدم موفق شدن تو آرزوهام بود. آرزوم این بود یه جا مشغول کار بشم و بعد بشم عصای دست، دوست نداشتم پدرم زیاد کارکنه(نمی دونم چرا ، شاید از روی ترحم) وهمین ترحم باعث شد تو بمان با من تنها تو بمان......ادامه مطلب
ما را در سایت تو بمان با من تنها تو بمان... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : tobemana بازدید : 27 تاريخ : چهارشنبه 22 شهريور 1396 ساعت: 20:24

بالاخره بعد از 15،16 سال دوستمو پیدا کردم ودیدم ،خیلی تغییر کرده بود، ظاهر که هیچ باطنش رو دیگه نمی شناختم،خیلی صمیمی رفتار می کردیم اما... به قول شعر فریدون مشیری که می گفت: ما هرکدام رفته به دنبال سرنوشت،من دیگر آن نبودم و او دیگر آن نبود... همون روز ، آخرین دیدارمون شده تا به امروز که 2 سال می گذره. دیگه دلم مثل قبل براش تنگ نمیشه،آخه دیگه خیلی از هم فاصله داشتیم. دیگه اون دوستهای خ تو بمان با من تنها تو بمان......ادامه مطلب
ما را در سایت تو بمان با من تنها تو بمان... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : tobemana بازدید : 14 تاريخ : چهارشنبه 22 شهريور 1396 ساعت: 20:24

وارد بازار زیبای کار شدم جاهایی رفتم که به یک روز هم نکشید و به دلایلی که همه می دونن نرفته برگشتم... شدم حسابدار. رشته ام که خشک و رسمی . شغلشم همینطور. توکارآموزی هام خوب بود چون کار جدی نبود . با بچه های کارآموزی دوران خوشی رو داشتیم که البته همیشه در کنار خوشی ها ناخوشی هایی بود که کم هم نبود.. تو یک شرکتی که مشغول بکار شدم کسی بود که بمن علاقه مند شد. والبته وقتی جواب منفی منو شن تو بمان با من تنها تو بمان......ادامه مطلب
ما را در سایت تو بمان با من تنها تو بمان... دنبال می کنید

برچسب : چهارم, نویسنده : tobemana بازدید : 20 تاريخ : چهارشنبه 22 شهريور 1396 ساعت: 20:24

قبل از اینکه شروع به ادامه مطلب قبل کنم اینم بگم که 2 تا دوست خوب و صمیمی دارم که تا بحال نه از دست هم ناراخت شدیم، نه قهر و نه هیچ چیز دیگه. باهم راز نگفته ای نداریم. یکیشون ازدواج کرده و دور از منه در شهر دیگه ای بخاطر کار همسرش و یکی دیگه دوران زیبای عقد رو سپری می کنه خداروشکر می کنم چون 2 تا دوست از دار دنیا دارم که همرازم هستند. تاجایی بهتون گفتم که شروع به کار در موسسه ای آموز تو بمان با من تنها تو بمان......ادامه مطلب
ما را در سایت تو بمان با من تنها تو بمان... دنبال می کنید

برچسب : پنجم, نویسنده : tobemana بازدید : 13 تاريخ : چهارشنبه 22 شهريور 1396 ساعت: 20:24

دلیل اصلی رفتن من از موسسه، دوستم نبود، اما دخیل بود. دوست عزیزم نتونستم بهت بگم که من درمقابل مشکلات تو چقدر ضعیف بودم اما بودم... دیگه طاقت شنیدن غمت رو نداشتم. نمی تونستم بهت دلداری بدم و در راه بازگشت به خانه مسیر را با اشک طی کنم. در شرکتی که تا اکنون مشغولم، شروع بکار کردم. روز خداحافظی از تو از پر اشک ترین روزهای من بود. گذشت. دیگر بعد از چند ماه جوابی به تماس هایم ندادی . ان تو بمان با من تنها تو بمان......ادامه مطلب
ما را در سایت تو بمان با من تنها تو بمان... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : tobemana بازدید : 27 تاريخ : چهارشنبه 22 شهريور 1396 ساعت: 20:24

جمعه هایتان را تنها بگذرانید؛با خودتان!

جمعه ها را برای خودتان خاطره نسازید لطفا...

بلای جانتان می شود...

حتی اولین ماهی قرمز دنیا هم

خاطره ی هیچ جمعه ای را از یاد نبرد.!!!

 

 

+ نوشته شده در  جمعه نوزدهم آذر ۱۳۹۵ساعت 8:41&nbsp توسط Fatemeh  | 
تو بمان با من تنها تو بمان......
ما را در سایت تو بمان با من تنها تو بمان... دنبال می کنید

برچسب : جمعه, نویسنده : tobemana بازدید : 12 تاريخ : چهارشنبه 22 شهريور 1396 ساعت: 20:24

 

چقدر خوبه

بعضی از آدمها

بدونند که اگه

چیزی به روشون نمیاری

از سادگی نیست

حرمت یه روزایی رو نگه میداری

که اونا یادشون رفته!

+ نوشته شده در  شنبه بیستم آذر ۱۳۹۵ساعت 8:48&nbsp توسط Fatemeh  | 
تو بمان با من تنها تو بمان......
ما را در سایت تو بمان با من تنها تو بمان... دنبال می کنید

برچسب : حرمت, نویسنده : tobemana بازدید : 16 تاريخ : چهارشنبه 22 شهريور 1396 ساعت: 20:24

زندگی سخت نیست اگر بعضی آدما نباشن بعضی اخلاق ها عوض شن بعضی نگاه ها پاک شن بعضی لحظه ها شاد شن بعضی دستها گره شن بعضی دلها صاف شن بعضی کینه ها پاک شن  بعضی لبها خنده شن بعضی بغض ها رها شن بعضی صداها تکرار شن بعضی روزا زود تموم شن آری زتدگی اصلا سخت نیست اگر همه چیز عوض شه...هه + نوشته شده در  شنبه بیستم آذر ۱۳۹۵ساعت 8:48&nbsp توسط Fatemeh  |  تو بمان با من تنها تو بمان......ادامه مطلب
ما را در سایت تو بمان با من تنها تو بمان... دنبال می کنید

برچسب : میشه, نویسنده : tobemana بازدید : 18 تاريخ : چهارشنبه 22 شهريور 1396 ساعت: 20:24

حال دیگر از جدایی ها نمی هراسم چون دیگر وابسته نمی شوم دیگر دلم نمی خواهد کسی را داشته باشم نمی توانم دیگر جدایی ها را تحمل کنم نمی توانم ناتوانی ام را ببینم و گذر کنم آری دیگر دل نمی بندم دیگر از همه دوری می کنم... منزوی می شوم منزوی بودن خوب است سکوت زیباست گوشه نشینی جذاب تر است پس فصل های جدید زنگی ام بدون حضور فرد جدید خواهد گذشت به تنهایی ها باید ادامه دهم تنهایی زیباتر از دل بس تو بمان با من تنها تو بمان......ادامه مطلب
ما را در سایت تو بمان با من تنها تو بمان... دنبال می کنید

برچسب : هفتم, نویسنده : tobemana بازدید : 14 تاريخ : چهارشنبه 22 شهريور 1396 ساعت: 20:24

کسی در قلبم نفوذ کرده است چه زیباتر از تو می گوید چه زیباتر از تو می نگرد وچه زیباتر از تو حرف می زند... حتی عاشق تر از توست به این هم نمی رسم ، می دانم... انتخابش غلط است اما چرا هرکس می آید، هنوز هم اول به یاد تو می افتم؟... فقط به یادت می افتم همین حتی دلم برایت تنگ نیست فقط گاهی می گویم چرا عاشق نبود؟!! اگر عاشق نبود، با کدامین دلیل دستهای مرا می فشرد؟؟؟؟؟ + نوشته شده در  شنبه تو بمان با من تنها تو بمان......ادامه مطلب
ما را در سایت تو بمان با من تنها تو بمان... دنبال می کنید

برچسب : عاشق,نبود, نویسنده : tobemana بازدید : 22 تاريخ : چهارشنبه 22 شهريور 1396 ساعت: 20:24